خرید سیسمونی
روز پنج شنبه هفته پیش بعد از ظهر مامان و بابا و مامانی و خاله سارا رفتند برای دیدن وسیله برا من. اون روز فقط یه پیرهن مردونه کوچولو برا من و پسر خالم خریدن. کالسکه و ... را هم پسندیدن! فرداش یعنی جمعه بابایی هم باهاشون رفت تا کمدینا رو ببینن ولی صبح جمعه بود و همه جا تعطیل بعد از ظهر یعنی دم غروب بابایی گفت که بریم شاید باز شده باشند. مامان و بابا و بابایی دوباره رفتن و اینبار مغازه ها باز بودن و اوناهم کلی گشتن با وسواسی که بابا محمدم تو خرید داره بالاخره یه سرویس چوب خوشگل پسندیدن و سفارش دادن. فردا صبحش یعنی شنبه مامان و بابا و مامانی رفتن تا بقیه وسایلو بخرن کلی چیزای خوشگل برام خریدنو البته کلی هم طول کشید...